💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠ما یک برهه‌ای در استان سیستان‌و‌بلوچستان توقّف داشتیم که مدّت طولانی‌ای هم نبود، 🔻 لکن خدای متعال شرایط را جوری پیش آورد که اُنس ما با این استان و مردمِ این استان مثل یک اُنس چندین‌ساله بشود؛ 🔻این کار خدا بود وَالّا ما در آنجا خیلی نماندیم. 🔸ایرانشهر به‌قدری برای من در آن دوره جالب بود که همان وقت وصیّت کردم و گفتم اگر من در این سفر، در این مدّت، از دنیا رفتم، من را حتماً در خود ایرانشهر دفن کنید، از ایرانشهر خارج نکنید. 🔹 رفتم قبرستان آنجا را هم دیدم -قبرستان ایرانشهر را- [لکن] قسمت نبود. ۱۳۹۶/۱۱/۱۶ ☀️(مدظله‌العالی) 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠جامعه‌ی ما، مملکت ما، محیط ما، مردمی که مدعی هستیم که شیعه‌ایم و پیرو علی، چقدر به احکام علوی نزدیک است؟ چقدر در آن عدالت و قسط هست؟ چقدر در او آزادی بیان هست؟ چقدر انسان متفکر و آگاه، حق دارد که بیندیشد و اجازه دارد که بگوید؟ 🔸 امروز در همین زمان هم علمای بزرگ ما در ایران، در خارج ایران، مراجع تقلید و علمای بزرگ همه همین را میگویند؛ سخن آنها در مقارل هیئت حاکمه‌ی ایران، امروز همین است. ۱۳۵۷/۰۲/۲۲ ✍️مسجد آل‌الرسول ایرانشهر ☀️(مدظله‌العالی) 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠 در دوران پیش از پیروزی انقالب، بنده در ایرانشــهر تبعید بودم. در یکی از شــهرهای همجوار، چند نفر آشــنا داشتیم که یکی از آنها راننده بود، یکی شغل آزاد داشت... به حســب ظاهر، به آنها «عامی» اطالق می‌شــد؛ با این حال جزو «خواص» بودند. 🔸روحانی شهرشــان هم آدم خوبی بــود؛ منتها جــزو «عوام» بود. ملاحظــه میکنید! راننده کمپرســی جزو «خــواص»، ولی روحانی و پیشــنماز محترم جزو «عوام» 🔹مثلا آن روحانی میگفت: «چرا وقتی اســم پیغمبر می‌آید یک صلوات میفرســتید، ولی اسم «آقا» (امام خمینی) که می‌آید، سه صلوات میفرســتید؟! 🔸راننده به او جواب می‌داد: «روزی که دیگر مبارزه‌ای نداشته باشیم... انقلاب پیروز شــود؛ ما نه تنها ســه صلوات، که یک صلوات هم نمی‌فرستیم! امروز این ســه صلــوات، مبارزه اســت!» راننده میفهمید، روحانی نمیفهمید! ۱۳۷۷/۰۲/۱۸ ☀️(مدظله‌العالی) —————————‏ ‏‏🇮🇷مجموعه‌ی فرهنگی سنگر🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر جنگ نرم🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر سردار دلها🇮🇷