به مناسبت روز جهانی پیشگیری از خودکشی (قسمت دوم): دکتر سیدعلی مرعشی پزشک، متخصص روانشناسی و دانشیار دانشگاه شهید چمران اهواز ----------------------------------------------- در اینگونه جوامع، مفاهیمی مانند همسر، والدین، فرزندان، خواهر و برادر، عمو، دایی، عمه، خاله و ... معنای سنتی خود را از دست داده اند. در این جوامع انسانها برای پر کردن تنهایی خود به طور شایع به حیوانات خانگی پناه می‌برند یا سعی می‌کنند وانمود کنند در زمره حیوانات هستند. زیرا همبستگی فطری حیوانات با هم بیش از چیزی است که در زندگی انسانی خود تجربه می‌کنند. بدیهی است که انسان اگر نتواند با هم خون خود همبستگی عاطفی داشته باشد با همسایه و همشهری و هموطن نیز نمی‌تواند به سادگی ارتباط عاطفی برقرار کند. اصطلاحا به اینگونه جوامع، جوامع شن وار می‌گویند. یعنی افراد ظاهرا در یک سیستمی به نام اجتماع در کنار هم هستند اما مانند دانه های شن که هیچ پیوستگی وثیقی با هم ندارند. در جوامع شن وار و جوامع لائیک و بی دین آمار خودکشی به میزان زیادی افزایش می‌یابد. فروپاشی نظام خانواده در جوامع بی‌دین، که خود تابعی از لیبرالیسم جنسی و روابط آزاد زن و مرد و از بین بردن مرزهای عرفی و فطری و دینی میان دو جنس است، سبب شده که بسیاری از مردم در این جوامع پدر خود را نشناسند. این آمار در جامعه ای مانند آمریکا بیش از یک سوم کل جمعیت است (طبق گزارش دایان هیلز) و در برخی جوامع اروپایی که نفوذ مذهب کمتر از آمریکاست گاه به ۷۰ درصد کل جمعیت می‌رسد. اریک اریکسون نظریه پرداز روانشناسی به درستی توضیح می‌دهد که نامعلوم بودن پدر سبب بحران هویت یعنی احساس بی‌هویتی می‌شود. زیرا یکی از اصلی ترین منابع هویت انسان پدر اوست، که بداند ریشه او کجاست. بدیهی است که بی‌هویتی سر از احساس حقارت و بی‌ارزشی در می‌آورد که به زبان روانشناسی به آن ضعف عزت نفس می‌گوییم. پژوهش ها نشان می‌دهند که ضعف عزت نفس با پرخاشگری و سوءرفتار و ابتلا به اختلالات روانی رابطه مثبت دارد. طبیعتا احساس بی‌ارزشی زمینه را برای گرایش به خودکشی فراهم می‌کند. آزادی روابط دوجنس که از حذف حجاب در این جوامع از حدود ۹۰ سال پیش شروع شد، مسیری بود که انتهای آن احساس پوچی، فروپاشی خانواده، جوامع شن وار، تنهایی مفرط انسان‌ها، بی‌معنا شدن زندگی و افزایش میل به خودکشی بود. رفاه و ثروت به تنهایی نتوانست به زندگی آنان معنا دهد یا رضایت از زندگی و امید به زندگی ایجاد کند. شاید احساس شود که در جامعه ما هم به موازات گسترش نسبی پوچگرایی و لذت جویی و به موازات نادیده گرفتن مرزهای عرفی و دینی و فطری میان زن و مرد که منجر به افزایش آمار طلاق و فروپاشی نهاد خانواده شده، به همان نسبت هم آمار خودکشی بالا رفته باشد. البته من آمار دقیقی از کل کشور ندارم اما می‌توانم حدس بزنم که خواننده این مصاحبه ممکن است فرض کند که ما هم در ایران که یک جامعه مذهبی هستیم دچار افزایش آمار خودکشی شده ایم. اگر این ادعا درست باشد باز هم باید ریشه آن را در تلاش آن جریان فرهنگی دید که سعی کرده نسل جدید را به زعم خود از دین و ارزشهای دینی دور کند. زیرا کماکان ما در قشر مذهبی، با وجود مشکلات اقتصادی که بعضا دارند، چندان افزایشی در گرایش به خودکشی نمی‌بینیم و این در تمام دنیا در پژوهش های علمی تایید شده است و اختصاصی به قشر مذهبی ایرانی ندارد. امیدوارم جوانان، خانواده ها، اساتید، معلمان و نهادهای متولی فرهنگ تلاش خود را برای انسجام خانواده ها، حفظ حریم فطری زن و مرد، تقویت بیش از پیش ارزش های دینی و سوق دادن جوانان از سرگرمی های بیحاصل به سمت کار مفید و تفریح پرحاصل مضاعف کنند و از سرنوشت شوم جوامع شن وار عبرت بگیرند و مسیری را که آنها کمتر از یک قرن پیش شروع کردند و به پوچی رسیدند آغاز نکنند که آواز دهل شنیدن از دور خوش است. https://eitaa.com/SAmarashi