🔷 تفکر مثبت نسبت به خود؛
ما محکوم نیستیم تا آخر عمر در غم و اندوه و ناراحتی زندگی کنیم.
ما آمدهایم در این دنیا که خوب زندگی کنیم.
همیشه در این دنیا غم و ناراحتی هست اما همه اینها به این برمیگردد که چگونه به زندگی نگاه میکنیم و چه تفسیری از زندگی داریم.
همه ما از قدرت روشن کردن و خاموش کردن مثبت گرای برخورداریم.
🔶 چند سؤال با حالت چالشی از خود بپرسید و ببینید چه پاسخی برای آن دارید؟
1⃣ اوضاع کنونی ام چقدر درست است؟
2⃣ چه چیزی باعث میشود از اینجا بودن احساس خوشبختی کنم؟
3⃣ کدام جنبه از وضعیت کنونی ام را میتوانم به عنوان موهبتی ارزشمند تلقی کنم؟
🔷 اما شما میتوانید با سوالاتی مثبت گرایی را خاموش کنید: مثلا؛
✔️ در این موارد اشکال از چیست؟
✔️ چه چیزی مرا ناراحت میکند؟
✔️ چه چیز بهتری وجود دارد؟
✔️ چه کسی را باید سرزنش کرد؟
اگر ما بتوانیم با سماجت از خود بپرسیم چه چیزی باعث خوب بودن هست و چه چیز را میتوانم ستایش کنم و این را با دقت و تمرین دنبال کنم، آرام آرام شعله مثبت گرایی را در وجود خودم افزایش میدهم.
انسان مانند گل نیاز به گرما و نور دارند.
همانطور که همه گلها به نور نیاز دارند، انسانها هم برای رشد و تعالی و موفقیت خود نیاز به تفکر مثبت دارند.
🔶 نکته مهم؛ اثر درجا زدن در لذت:
دانشمندان براساس پژوهشها به این نتیجه رسیدهاند که همه هیجانات در وجود انسان پایدار نیست مثلا کسی که بیمار هست و در بیماری خودش گرفتار هستیا کسی که در مسابقهای برنده میشود، چه هیجان خوب و چه هیجان بد، چه نکتههای مثبت و چه نکتههای منفی در وجود انسانها پایدار نیست، انسان بعد از مدتی خودش را با شرایط موجود وفق میدهد.
حرف ما اینجاست اگر بحث مثبت گرایی را مطرح میکنیم نه اینکه یک لحظه باشد و تمام شود بلکه ما نیاز داریم با تمرینهای عمیق و موضوعات چالشی مرتب ذهن را به سمتی ببریم که به داشتههای خود توجه کنیم.
🔷 شخصیتی است به نام گلاسر از روانشناسان برجسته نظریهای دارد با عنوان تئوری انتخاب؛
هر کسی خودش انتخاب میکند که چگونه زندگی کند، بعضی بنا را بر این میزارن که با ناراحتی و سختی زندگی کنند اما بعضی بنا دارند که خوب تر زندگی کنند.
🔶 در ادامه ایشان میفرماید هر کسی در وجود خودش باغی دارد اما باغ دل هر کسی سه حالت دارد؛
🔵 شعار باغ دلشان این است بگذار باشند،
منفی ها و ناراحتی ها بگذار باشند.
🟢 شعار باغ دلشان این است بگذار بروند،
یعنی در باغ دل هم علف وجود دارد و هم گل، منفی ها و نارحتی ها را از دلشان بیرون کنند.
🟡 شعار دلشان این است بگذار برویند، جای علف ها گل هم میکارند.
🔷 لذا حضرت حافظ میفرماید؛
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم.
🔶 در پایان استفاده کنیم از کلام مولانا که میفرماید؛
یک راه نفس کشیدن وجود دارد که مایه شرمساری و خفتگی است و راه دیگری برای نفس کشیدن نیز هست که نفس عشق است و امکان شکوفا شدن بی نهایت را به ما میدهد.