از غم هجر کنم ترک جماعت گاهی
میزند بر دل من شور محبت گاهی
شب جمعه شد و یاد حرمت افتادم
میچشم از غم هجران تو تربت گاهی
سائلم، هر سحر از دور سلامت دادم
شهریارا نظری کن به گدایت گاهی
عبد دربار توام شکر، خدا را... اما
کـربلایی بده از باب رفاقت گاهی
حاجتم چیز کمی نیست به من حق بده که
می کشانم سخنم را به شکایت گاهی
مرغ بی بال و پرم دانه نمی خواهم که
بده در کنج حـرم اذن اقامت، گاهی
بدم اما تو کریمی و برای تو بد است
ندهی دست گدا برگ زیارت، گاهی
در حریم تو کریمان همه زانو زده اند
چه حریمی، چه بهشتی، چه زیارتگاهی
هدف عاشق بیچاره مقرب شدن است
گاه با روضـه و با ذکـر فضیلت گاهی
بعد از این جای ضریح تو که رؤیام شده
می زنم بوسه بر این پرچم هیئت گاهی
#نـوكــر_نـوشــت:
#حـسـیـن_جـان
ببار
#حضرتِ_باران، کـویر غـم دارد
بـهـار، رایحـه ی سیبِ عشق کم دارد
ز قیل و قال جهان خسته ام، تو میدانی
دلـم هـوای
#شبِ_جمعه ی
#حـرم دارد
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#شب_زیارتی
#سفیر_روشنگری
@safir_roshangari🇮🇷