*وای مادر*
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
مردک پست که عمری نمک حیدر خورد
نعره زد بر سر مـــادر به غرورم برخورد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف
دستش از روی سرم رد شد و بر مــادر خورد😭
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
هرچه کردم سپر درد و بلایش گردم
نشد ای وای که سیلی به رخش آخر خورد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
آه زینب تو ندیدی! به خدا من دیدم
مــادرم خورد به دیوار ولی با سر خورد😭😭
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
سیلی محکم او چشم مرا تار نمود
مــادر از من دوسه تا سیلی محکمتر خورد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
حسن ازغصه سرش را به زمین زد، غش کرد
باز زینب غم یک مرثیه ی دیگر خورد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
قصه ی کوچه عجیب است مهاجر اما
وای از آن لحظه که زهـــرا لگدی از در خورد😭
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴