در هوایت بی قرارم روز و شب
سر ز پایت برندارم روز و شب
روز و شب را همچو خود مجنون کنم
روز و شب را کِی گذارم روز و شب
جان و دل می خواستی از عاشقان
جان و دل را میسپارم روز و شب
تا نیابم آن چه در مغز من است
یک زمانی سر نخارم روز و شب
تا که عشقت مُطربی آغاز کرد
گاه چنگم، گاه تارم روز و شب
زان شبی که وعده دادی روز وصل
روز و شب را می شمارم روز و شب
بس که کشت مهر جانم تشنه است
زِ ابر دیده اشک بارم روز و شب
@Sardar_shahid_hossein_mohammdi🌷🏴