چه زود
یک سال دیگر نیز گذشت !
و یلدایمان در هیاهوی روزگار، آرام گرفت...
نه چشم انتظار و مضطربی، نه دل بیقراری !
گویی عادت کرده ایم به فراق یار !
مثل هر سال، سفره مان تکمیل و کرسیمان گرم
و در این بین جای خالی کسی احساس نشد !
چه حق گفته اند
انتظار دیدار معشوق کشیدن، آرام و قرار ندارد !
و چه ادعای بزرگی است
از عشق، انتظار، فراق و سوختن لاف زدن !
اگر شیعیانم بخواهند...😔