🌹خرداد ۶۱ امتحانات اول دبیرستان را داد و راه‌ی جبهه شد و آنجا را بهشت گمشده ای خود یافته آن قدر رفت و برگشت که زبان یاوه گویان را به سرزنش باز کرد. 🌹_جیهه جای آدمای فراری از درسه. ولی او اعتنایی به این حرفها نداشت. وقتی از منطقه برمی گشت، با جدیت درس را دنبال می کرد و عقب ماندگی ها را به بهترین وجه جبران می نمود. در منطقه بود که خبر قبولی اش را در دانشگاه شنید، ولی رشته ی مورد علاقه اش نبود. 🌹او باید پزشک می شد. این نیاز جبهه بود. همان جا ماند و در اوقات فراغت کتاب هایش را مرور می کرد و دوباره در کنکور شرکت کرد. باز هم در منطقه بود که نتیجه ی کنکور اعلام شد. او با رتبه دورقمی در دانشگاه تهران، رشته ی پزشکی قبول شده بود. دهان یاوه گویان بسته شد. 🌹بعد از ثبت نام و گذراندن ترم اول باز به جبهه رفت. می گفت: «سال نو نزدیکه. جبهه ها ممکنه برای ساعت تحویل خلوت بشه. می خوام عیدمو اونجا بگذرونم». 🌹بهار ۶۶ رسید. عملیات کربلای ۸ شروع شد و ... بالاخره حسین در حال عبور از محور کانال ماهی مورد اصابت نارنجک قرار گرفت و ربيع آسمانی خود را آغاز کرد. " شهید حسین دلخواه " ✍ راوی : هم‌رزم شهید @Sedaye_Enghelab