🌷بعد از عمليات كربلاي 5 كه به خانه برگشته بود، ديدم خيلي شاد و خندان است. گفتم جريان چيست؟ گفت: در اين عمليات تلافي 5 سال تجاوز صداميان كافر را در آورديم. در ادامه گفت: پس از پيروزي در عمليات، شبي در كنار درياچه ماهي در وسط نخلستان‌ها خوابيده بودم. در عالم خواب آقاي بزرگواري را ديدم كه فرمودند: حميد مواظب باش، شما درخطر نابودي هستيد. از خواب پريدم و با دوربين مادون قرمز از روي دكلي كه 60 متر ارتفاع داشت و آن را از عراقي‌ها گرفته بوديم بالا رفتم. با دوربين اطراف را بررسي مي‌كردم و ناگهان متوجه شدم از يك طرف عراقي ها براي پاتك زدن به صورت سينه خيز به طرف ما مي‌آيند. فوراً پايين آمدم و فرمانده را بيداركردم و با هم مشورت كرديم و به اين نتيجه رسيديم كه بصورت مثلثي نيروها را آرايش دهيم، كليه برادران در وضع مثلثي كه ضلع تحتاني آن باز بود به حالت آماده قرار گرفتند و من روي دكل با دوربين و بلند گو قرار گرفتم. پس از ورود عراقي‌ها به داخل مثلث، ضلع تحتاني آن را بستيم. با گفتن تكبير من در بلندگو، شروع به تير اندازي كرديم و همه عراقي ها را كشتيم و بدين طريق با راهنمايي حضرت مهدي (عج) و ياري پروردگار، از يك تله خطرناك كه براي ما چيده بودند نجات يافتيم. . "شهید حمید حکمت پور " راوی: پدر شهید @Sedaye_Enghelab