علی همیشه تشنه بود,تشنه ی تغییروتحول,تشنه فقرزدایی,برقراری عدالت وقتی که پشت جبهه بود جایش یا درمسجدجامع بود یا مسجدالرسول کرمان. مامیدیدیم که علی شبها بی خبراز بقیه از مسجد بیرون میرود ودیر وقت برمیگردد,چندبارسوال پیچش کردیم ,گفت:مگر من از شما میپرسم که چه میکنید؟! یک شب تعقیبش کردیم ودیدیم یک گونی روی دوشش انداخته و به کوچه ای درمحله فقیر نشین فلسطین ومحله های اطرافش میرود,علی خانه هایی رانشان کرده بود درمیزد, بسته ای را پشت درمیگذاشت ومیگذشت,بدون انکه شناخته شود. علی,از درون سختیها بیرون امده بود وسختی کشیدن مردم رانمیتوانست ببیند... به نظرتان الان اگر شهیدان بودند,دربرابر لبیک به رزمایش مومنانه چه غوغایی به پا میکردند؟؟ اگر ارزوی شهادت داری...بسم الله...مسیر مشخص ورسم شهادت پابرجاست...یاعلی "سردارشهید علی شفیعی" @Sedaye_Enghelab