🌸از دانشگاه اومد خونه ‌خیلی خسته بود. پرسیدم چی شده؟! خندید و گفت: تهران ماشین سوار شدم که بیام قم. راننده وسط اتوبان صدای موسیقیشو برد بالا. ‌تحمل کردم و چیزی نگفتم تاینکه دیگه صدای ‌زن رو داشت پخش میکرد! منم با‌ اینکه وسط بیابون بودم گفتم یا‌ کمش کن یا من پیاده میشم!؟ اونم نامردی نکرد و زد کنار منم کم نیاوردم و پیاده شدم! 🌷