😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 بیا ببین که چه سوزی درونِ آهِ من است بیا ببین که چه اشکی در این نگاهِ من است قسم به آنکه دو عالم همه به دست هموست که دوزخی که بِپا میکند زِ آه من است تو‌ از سیاهی شب ناله میزنی ؟! هیهات بیا ببین که سیه تر زِ شب پگاهِ من است نگار گشته رفیقِ رقیبِ پُر زِ جفا انیس و همدم من هم شبِ سیاهِ من است نه حاجتی به مَه است و نه اختر ونه به شمس فروغ گوهرِ اشکم چراغِ راهِ من است کدام عقل بکشاند تو را به جنگ من ای دون که صبر و ذکر دعای سحر سپاه من است مرا مگو که سخن را رها نما ( مهدی) که نه به دستِ من است ونه دلبخواهِ من است اکتاب شعر ( سرود زهره) غزلیات مهدی میرابی- جاجرم هفت هنر خراسانی از کمپین @Sense_Good1 👈 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 ازشما که این شعررا نشر می دهید سپاس