کوچه را آب زدم با نم مژگان تری تا که شاید ز سفرکرده بیاید خبری صبح این جمعه نیامد پدرم گفت دگر انقدَر گریه نکن ، گریه ندارد اثری اینهمه جمعه به جمعه نگهت بر در ماند شده یکدفعه بماند به نگاه تو دری 💔 🌷