بسم‌الله در واپسین ساعات شب انتخابات، این چند خط را در کمال تواضع نسبت به تلاش‌های مؤمنانه برادران و خواهران انقلابی در این چند روز پرتلاطم منتهی به انتخابات، مینویسم تا خدای نکرده پشیمان از کارهای نکرده و دین ادا نشده نباشم ... *1) برای چه هدفی می‌جنگیم؟* انتخابات امسال، از همان لحظه تأیید شهادت سید عزیز، یک دوقطبی بیشتر نداشت: امتداد رئیسی در برابر ارتجاع روحانی. امتداد رئیسی یعنی مداومت بر پیگیری راهبردهای رهبر انقلاب تا سرحد تحقق آنها و ارتجاع روحانی یعنی رکود، خودتحقیری و انحطاط سیاسی و فرهنگی. فلذا تنها مسئله اصلی در این انتخابات این بود که چگونه کسی را پیدا کنیم که در قامت رئیس جمهور آینده به شخص رهبری و راهبردهای اساسی او (یعنی پیشرفت درون‌زای ایران، اتکا به مردم در اقتصاد و فرهنگ، تغییر معادلات منطقه و محور مقاومت و...) اعتقاد و ایمان داشته باشد و ثانیا توان و قدرت به‌کارگیری نیروهای گوناگون سیاسی را بیش از همه دارا باشد. بعدتر که آقا در دو مرحله، شاخص‌های دوگانه نامزد اصلح را انشاء کردند، صورتبندی مسئله انتخابات کامل شد: کدام رجل سیاسی باکفایت و باورمند به مبانی انقلاب است که باید تلاش کنیم رئیس جمهور آینده ایران باشد؟ *2) وظیفه انقلابی‌ها فراتر از صرفا انتخاب اصلح است؛ ما باید پیروز شویم!* به اعتقاد من هر دو نامزد اصلی -قالیباف و جلیلی- واجد نصاب صلاحیت برای رئیس جمهور شدن هستند. این نظر، نه از سر وسط‌بازی و *اصولگرامآبی* است و نه یک رویکرد مصلحانه و اخلاقی؛ بلکه مبتنی است بر همان مسئله اصلی که ذکر شد: امکان پیش‌برد راهبردهای اساسی نظام. اگر بخواهم به آنچه برخی نقطه ضعف این دو بزرگوار می‌شمارند اشاره‌ای کنم، برای من محرز است که قالیباف بمعنای واقعی سرباز آقاست و مجدانه در پی تحقق چیزی است که مطلوب و خواست رهبری است؛ نیز میتوان به روحیه و انگیزه جلیلی امید بست تا نصاب تحرک و پرکاری سید شهیدان خدمت را حفظ کند. فلذا آنچه باقی می‌ماند این است که: ما با کدام یک انتخابات را میبریم؟ *3) مصلحت قطعی انقلاب در رأی به قالیباف در دور اول است.* عمده نظرسنجی‌های میگویند انتخابات امسال دومرحله‌ایست. عمده نظرسنجی‌ها میگویند پزشکیان یک پای دور دوم است. عمده نظرسنجی‌ها (آنها که وضعیت دوگانه نامزدها را سنجیده‌اند) میگویند در دوگانه پزشکیان-جلیلی شکست میخوریم و در دوگانه پزشکیان-قالیباف با احتمال بالا پیروز خواهیم شد. ساده بگویم: بنابر قدر مشترک تمامی نظرسنجی‌ها، تنها و تنها در یک حالت جبهه انقلاب برنده است و آن حضور قالیباف و پزشکیان در دور دوم است. *4) ما حق نداریم به عقب برگردیم.* اکنون و در شرایطی که اجماع و وحدت و امثال اینها منتفی است (و از همان ابتدا هم مشخص بود که منتفی است)، بار مسئولیت به تمامه بر دوش امت حزب الله است. نکته مهم این است که مسئولیت ما صرفا تشخیص اصلح نیست! ما باید این انتخابات را ببریم! ما حق نداریم با دست خودمان، مسیر راهبردی پیشرفت کشور را به بن‌بست بکشانیم. *ما نباید به عقب برگردیم* و این، تنها یک شعار نیست؛ این دقیقا خودِ تکلیف انقلابی‌هاست. این دقیقا خودِ خودِ انقلابی بودن است. ما باید از تمامی ابزارها و امکانات در اختیارمان بهره بگیریم برای اینکه به مقصود برسیم. عقلانیت در تحلیل و اتکاء به استنتاج‌های عقل سلیم و محاسبات منطقی و عقلایی، تکلیف انقلابی ماست. *5) علیه موانع وهمی خودساخته پیش پای عمل به تکلیف ...* نیک واقفم که نتیجه گیری من، به مذاق دوستان زیادی خوش نخواهد آمد؛ اما چاره‌ای از صراحت در بیان تشخیص و عمل به تکلیف نیست. بخشی از این دلایل در امور عینی است که با مراجعه و مشاهده مشخص میشود که درست و غلط کدام است. اما برخی موانع ذهنی هم در میان است که لازم است با سلاح تقوا و تمسک به اصول، سختگیرانه حلاجی شوند. از جمله، تفکر خطرناک تکفیر است که قالیباف را از دایره صلاحیت بکلی خارج میکند و با کاندیدای رقیب - که بواقع نمایندگی از لشگر فارسی زبان دشمن ملک و ملت - یکسان می‌انگارد. استدلال دیگری که در این ساعات به وسعت زیاد در حال تکرار است، این است که در دور دوم، رفتار تخریبی رقیب شدت میگیرد و آراء عمومی از پیش‌بینی نظرسنجی‌ها فاصله میگیرد. این ادعا که البته ریشه در انفعال در برابر دشمن دارد، اساسا قابل تأیید یا رد نیست. کما اینکه در مورد آقاسعید هم همین احتمال را-بلکه بمراتب شدیدتر و رادیکال‌تر- میتوان متصور شد. چگونه آنچه از تخمین آماری و عینی در دست داریم بکلی کنار بگذاریم و صرفا بر یک تحلیل کیفی ذهنی تکیه کنیم؟ در نهایت، امید ما به رحمت لایزال و رزق لایحتسب پروردگار عالم است. برای همدیگر - بویژه در آزمون تشخیص درست تکلیف و عمل بموقع به آن- دعاکنیم. ارادتمند دوستان عزیزم محسن ابراهیمی ۱۴۰۳/۰۴/۰۷