﷽ دوش لبت باز شکر خنده زد باز دلم محو شکر خنده شد باز سرم رفت و به سامان رسید باز دل از مستی‌ات آکنده شد باز چنان سنگ زدی بر قفس کز قفس سینه دلم کنده شد باز ز خجلت رُخم آتش گرفت باز دلم در حَرَمَت بنده شد ... 🖋بخشی از سروده های عاشقانه ی @ShahidMohammadHasanGhasemi