9⃣7⃣5⃣
#خاطرات_شهدا 🌷
سیب🍎سرخی سر نیزه است
دعاکن من نیز
این چنین کال نمانم
به
#شهادت برسمـ🕊
💢سید ابراهیم(مصطفی صدرزاده) میگفت:
دفعه اول که به
#سوریه اعزام شدم در عملیات تدمر خمپاره💥 درست خورد کنار من ولی من چیزیم نشد❌....
گفتم شاید
#مشکل مالی دارم و خدا نخواسته شهید بشم😔...
آمدم
#ایران و مباحث مالی خودم را حل کردم.
💢دفعه دوم که رفتم سوریه باز خمپاره خورد
#کنار من و چیزیم نشد🙁...
گفتم شاید وابستگی💞 به خانواده و بچه هاست که نمیذاره
#شهید شم.
اومدم ایران و از بچه ها دل بریدم💕
💢و برای
#بارسوم که به سوریه اعزام شدم در عملیاتی ترکش خوردم⚡️ و مجروح شدم ولی شهید نشدم⭕️.
من کجا و
#باشهیدان زندگی
من کجا و قصه ی رزمندگی😔
من کجا و دیدن وجه خدا⁉️
💢به ایران🇮🇷 آمدم نزد
#عارفی رفتم و از او مشکلم رو پرسیدم,ایشان گفتند:من کان الله کان الله له,تو
#برای_خدا به جبهه نمیروی⛔️ برای
#شهادت میروی
نیتت را درست کن خدا قبولت میکند.👌
💢پدرش میگفت:ایندفعه آخر که
#مصطفی(سیدابراهیم) عجیب بال و پر در آورده بود🕊 و دیگر
#زمینی نبود🚫..
💢رفت و به آرزویش رسید...
شهید مصطفی صدرزاده در
#شب_عاشورای 1394 در دفاع از حرم عمه سادات شهید شد🌷
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh