5⃣7⃣1⃣1⃣
#خاطرات_شهدا 🌷
🔰مهدی عزیزی کوچک
#سربازی بود که در کوچه پس کوچه های🏘 تو در توی شهر قد کشید و با سرو قامتی به پایان خط دنیاییـ🌍 خود رسید.
🔰از او چند چیز بیشتر به
#یادگار نمانده، یک لباس رزم👕 با درجه سروانی و دو جلد
#قرآن و نگاه مادری که هر روز قامتش را در چارچوب خانه🏡 می جوید.
🔰مادرش می گوید: از کودکی مهدی خاص بود👌 حتی اولین کلامی که وی آموخت و بر زبان آورد "
#شهیدم_من " بود چرا که وی در دوران جنگ به دنیا آمد و هم در خانواده و هم در تلویزیون📺 بحث
#شهادت بسیار به گوشش رسید.
🔰پدر مهدی
#ارتشی بود و در زمان جنگ در جزیره خارک به انجام ماموریت می پرداخت. مادر شهید🌷 میگوید در آن زمان مهدی
#3سال بیشتر نداشت که من به فرزندانم می گفتم دعاکنید پدرتان و دیگر رزمندگان👥 سالم برگردند که با همان سن کم مهدی می گفت " من می خوام بزرگ بشم و
#جبهه کار بشم"
🔰وقتی پدر خانه نبود🚷 مهدی احساس
#بزرگی می کرد و سعی داشت هوای خواهر و برادرش را داشته باشد. مادر شهید در روحیه
#جهادی چیزی از فرزندش کم ندارد👌 در صحبت هایش به راحتی می توان استقامت را لمس کرد و به چشمانش👀 خیره شد که از راه رفته پشیمان نیست❌
🔰با اینکه فرزندش
#افلاکی شده اما هنوز خم به ابرو نیاورده و دفتر خاطرات ذهنش💬 با ذوق نام
#مهدی ورق می خورد😍
#شهید_مهدی_عزیزی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh