💫شهید گمنام
💫قسمت 3⃣
💫شهید مصطفی ردانی پور
✨🥀مصطفی ردانی پور با سِمَت یک بسیجی به عملیات آمد و همانجا مشغول مبارزه شد. قبل از عملیات به برادرش گفت: می خواهم جایی بمانم که نه دست شما به من برسد. نه دست دشمنان!
✨🥀روز نیمه مرداد 62 روز معراج مصطفی بود. پیکرش همانجا ماند. روی تپه برهانی در ارتفاعات پیرانشهر.
✨🥀مدتی بعد نیروها عملیات دیگری کردند.پیکر ده ها شهید به عقب منتقل شد. ده سال بعد بچه های تفحص چهارصد پیکر شهید را از ارتفاعات پیرانشهر به عقب منتقل کردند.به همه سپرده بودیم اگر همراه شهیدی انگشتر عقیق درشتی پیدا کردید خبر دهید. اما خبری از مصطفی نبود.
✨🥀برای مصطفی این فرمانده بزرگ جنگ کسی مراسم نگرفت.اصلا خبر شهادتش را کسی نگفت. شاید فکر می کردند جنازه اش به دست دشمن افتاده.شاید فکر می کردند اسیر شده.
✨🥀مصطفی عاشق گمنامی بود. دوست نداشت کسی او را بشناسد. خدا هم خواسته اش را برآورده کرد.او سالهاست که گمنام و بی نشان در ارتفاعات غرب مانده.
✨🥀مصطفی به راستی مصطفی بود. او برگزیده خدا بود. گویی گمنامی صفتی است که همه عاشقان حضرت زهرا(سلام الله علیها) به آن آراسته اند.
📚برشی از کتاب شهید گمنام
📖انتشارات شهید ابراهیم هادی
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
شادی روحش صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh