شهید شو 🌷
💔 یک روز که فاطمه را برده بودم خیابان، همان کسی که به قول خودش طاغوتی بود، همان که جواد با رفتارش س
💔 برای زندگی دونفره‌مان برنامه داشتیم. بیشتر مناسبت ها را می‌گرفتیم؛ ، ، ... زیارت رفتنمان هم خوب بود. مشهد که می‌رفتیم، توی رو به حرم می‌نشستیم. بار اول که خواند، دلم را بُرد.🥀 هایش نم نم می‌ریخت و زیارت می‌خواند. صدایش گرم و قشنگ بود، گفتم دوست داشتم مداح بودی و روضه می‌خواندی. بعد از آن هر وقت حالش را داشت می‌کرد، حتی گاهی حرف معمولی اش را هم به شکل نوحه، مداحی میکرد...😊 راوی همسر قسمتی‌ازکتاب‌ با اندکی تغییر ... 💞 @aah3noghte💞