🌷 نماز شب 1️⃣ شب عروسی حاجی بود، نیمه‌‌های شب بود که صدای گریه شنیدیم. من و مادرم رفتیم طرف اتاق، در باز بود. نگاه کردم، دیدم ابراهیم گوشه‌‌ی فرش اتاق را جمع کرده و نشسته روی زمین و «یس» را با همان حزن عجیبش‌‌‌‌ می‌‌خواند و گریه‌‌‌‌ می‌‌کند. پرسیدم چی شده؟ گفت: «هیچی! بروید بخوابید.» آمدیم. ولی تا صبح صدای گریه‌‌‌‌‌‌اش می‌‌آمد، مشغول معبود و معشوق حقیقی‌‌‌‌‌‌اش بود. 2️⃣ صدای ناله‌‌‌‌ می‌‌آمد. دقت کردم، دیدم همّت است، نماز شب‌‌‌‌ می‌‌خواند. 🌸✨ یاد و خاطره فرمانده‌‌ی محبوب، شهید محمدابراهیم همت را با ذکر صلواتی گرامی‌‌‌‌ می‌‌داریم ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq