3️⃣1️⃣بصیرت عاشورایی 💠 حرّ و کربلا (1) راستی که تحلیل وقایع تاریخ سخت دشوار است. سرّ دشواری کار در پیچیدگی های روح آدمی است. وقتی که مه در عمق دره ها فرو می نشیند، اگرچه تاریکی کامل نیست، اما آفتاب پنهان است و چشم انسان جز پیش پای خویش را نمی بیند. اگر نباشد اینکه آفریدگار، ما را در کشاکش ابتلائات می آزماید عاداتمان را متبدل می سازد و شیاطین پنهان در زوایای تاریک درون را در پیشگاه عقل رسوا می دارد، چه بسا که در این غفلت پنهان همه عمر را سر می کردیم و حتی لحظه ای به خود نمی آمدیم. آنچه حرّ را در دستگاه بنی امیه نگه داشته بود غفلت است. غفلتی که براساس آیات فراوان پایه همه بدی هاست وتنها راه خروج از این چاه ظلمانی در مرحله نخست آن است که انسان نسبت به غفلت خویش تذکر پیدا کند و زیورهای عرشی که عبارت باشند از گوش و چشم و قلب را به رنگ خدا مزین سازد. هر انسانی را لیلة القدری است که در آن ناگزیر از انتخاب می شود و حرّ را نیز شب قدر این چنین پیش آمد... «عمربن سعد» را نیز ... من و تو را هم پیش خواهد آمد. اگر باب «ياليتنی کنت معكم» هنوز گشوده است، چرا آن باب دیگر باز نباشد که «لعن اللهُ امّة سمعت بذلک فرضیت به؟» ماندن در صف اصحاب عاشورایی امام، تنها با عشق و یقین مطلق ممکن است... و ای دل! تو را نیز از این سنت لايتغير خلقت گریزی نیست. نپندار که تنها عاشوراییان را بدان بلا آزموده اند و لاغير، صحرای بلا به وسعت همه تاریخ است. 🆔 @ShamimeOfoq