‌✍🏻 📚 صبری چون صبر تو نیست ✨ بر بالینش نشسته‌ای کنار پیکر بی‌جان عزیزِ جانت. دلت نهیب می‌زند تنها شدی علی. به خدا که تنها خودش می‌داند، تو فقط پیکر بی‌جان فاطمه را نمی‌بینی، تو روزگاری را می‌بینی که جهل و نادانی، کینه و قساوت، دانه به دانه عزیزانت را قربانی می‌کند. ✨ این داغی که از کوچه شروع شد، می‌رسد به جگرِ پاره‌پاره‌ی حَسن‌ات، می‌رسد به سر بریده‌ی حسین‌ات، می‌رسد به پیچیدن صدای فریادِ «یا جَداهِ» زینب‌ات در مدینه‌النبی که پس از روزهای اسارت و آوارگی، شکایت به پیش جدّش می‌بَرَد. ✨ تو می‌بینی علی جان. تو روزهای غربت را می‌بینی. روزهای صبوری کردن را، روزهای بی‌همدمی‌ات، روزهای بی‌فاطمه‌ات را می‌بینی. کودکانت شیوَن و زاری می‌کنند و تو سکوت کرده‌ای، دلت آتش گرفته اما خاموشی. ✨ صبری چون صبر تو در تار و پود هیچ بشری نیست. چرا که تو این چنین خوب صبوری کردن را پشتِ درِ نیم سوخته‌ی همین خانه از فاطمه‌ات به یادگار گرفتی... 🆔 @ShamimeOfoq