باز آهنگ جنون میزنی ای تار امشب گویمت رازی و در پرده نگهدار امشب... آنچه زان تار سر زلف کشیدم شب و روز مو‌به‌مو جمله کنم پیش تو اظهار امشب... هر کجا می‌نگرم جلوه کند نقش نگار کاش یک‌بوسه دهد زینهمه رخسار امشب... سوزی و ناله بیجا نکنی ای دل زار خوب با شمع شدی همدل و همکار امشب... ای‌بسا شب که به‌روز تو نشستیم ای‌شمع کاش سوزیم چو پروانه به‌یک‌بار امشب... آتش‌ست این نه سخن بس کن ازین قصه عماد ورنه سوزد قلمت،دفتر اشعار امشب... ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈