دو چشمت از عسل لبریز و لب هایت شکر دارد بیا هرچند می گویند شیرینی ضرر دارد زدم دل را به حافظ دیدم او امشب برای من «لبش می بوسم و در می کشم می» در نظر دارد اگر چه مثل نرگس نیست چشمش سخت بیمار است کمر چون مو ندارد او ولی مو تا کمر دارد لبش شیرین و حرفش تلخ و چشمش مست و قلبش سنگ درشت و نرم را آمیخته با خیر و شر دارد به یاد اولین بیت از کتاب خواجه افتادم شروع عشق آسان است بعدش دردسر دارد...