دیباچه ی دل با تو پر از زیبایی است از بس که نگاهت به نظر رویایی است هر لحظه نباشی دلِ من در رویا مشغول تماشای تو در تنهایی است --------------------------- از دردِ فراقت همه دم بیمارم دیوانه ترین عاشقِ این بازارم من بی تو که باشم به فنا خواهم رفت در مدّت هجران تو خود‌ آزارم --------------------------- هر شب رخ زیبای تو چون مهتاب است با عشق تو همواره دلم شاداب است من بلبلِ شوریده ی چشمت هستم از بس به نظر شیوه ی آن نایاب است ---------------------------- من گم شده ام ؛ خسته ز پا افتادم در دستِ تو ای عشق چرا افتادم ؟ از شوق تو ای ماه‌ترین رویایم از بس که شدم سر به هوا، افتادم