نسیم صبحدم از بوی یار خالی نیست
ز بوی گل نفسِ نوبهار خالی نیست
یکی است در نظر پاک، توتیا و غبار
که هیچ گردی از آن شهسوار خالی نیست
درون خانۀ بی سقف روشنی فرش است
ز ماه، دیدۀ شب زنده دار خالی نیست
سبک مگیر ز جا هیچ استخوانی را
که چون صدف ز دُر شاهوار خالی نیست
فتاده است ترا رشتۀ نظر کوتاه
وگرنه از گل بی خار، خار خالی نیست
مرا ز جوهر آیینه شد چنین روشن
که هیچ سینهای از خار خار خالی نیست
در ابر تیره شکرخند برق پنهانست
ز صبحِ وصل شبِ انتظار خالی نیست
منم که سوخته صائب مرا ستارۀ بخت
وگرنه سینۀ سنگ از شرار خالی نیست
#صائب_تبریزی
#شعر_ناب