می برم این روزها نام تو را آرام تر تا بمانم در شمار عاشقان، گمنام تر نیستی، فرصت برای درد دل کردن کم است درد دل باشد برای دردهایی عـام تر درد اول، دوری از آیینه و آیینگی ست درد دوم، درد دلهایی ازین هم خام تر کاش گاهی هم به ما سر می زدی؛ هرچند نیست در میان خستگان، از قلب ما ناکام تر خشک شد لب های ما، با چند ندبه می رسی؟! جان مولا! ،ساقی از دست تو شد این جام تر؟! زیر لب ذکر تو را هر روز و هرشب گفته ام گفتـه ای آرام تر، آرام تر، آرام تر! کاسه ی شعر مرا از دست عشق انداختی تکه ای را تر کن از سرچشمه ی الهام، تر! می رسی و انتخابی سخت خواهی کرد، آه بی گمان از عاشقانی بهتر و خوش نام تر سهم ما شوق حضور و آبروی انتـظار سهم عاشق هایِ از گمنام هم، گمنام تر! @Shere_naab