‌ 🏴 أنَا قَتیلُ الْعَبْرَةِ لا یَذْکُرُني مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ 💧باب اشک هر شب ما روشن است از پرتو مهتاب اشک خلوتی داریم شب‌ها در دل محراب اشک ذره‌ذره می‌شود از دیدۀ ما دل برون حال دل پیداست در هر قطرۀ بی‌تاب اشک بی وصالت ساحل چشمان ما آرام نیست با غمت ما را رهایی نیست از غرقاب اشک از کسی جز سیل حال خانۀ ویران نپرس حال دل را کس نمی‌داند مگر سیلاب اشک روی سرخ بی‌نوایان ارمغان سیلی است روی زرد ما ولی شد سرخ با خوناب اشک صحبت اصحاب دنیا نیست جز دل‌مردگی زندگی باشد فقط در حلقۀ اصحاب اشک آن خدایی که برای خلقِ دل گل آفرید خاک ما را کرد گل روز ازل با آب اشک عاشق اشکیم و پایانی ندارد این حدیث می‌توان یک عمر با دل حرف زد در باب اشک نیست ما را چاره‌ای در روز وصل از اشک شوق چهرۀ محبوب زیباتر شود در قاب اشک کشتۀ اشک است آن‌که عاشق اوییم ما بی‌سبب قیمت ندارد گوهر نایاب اشک دربه‌در بودیم دنبال شهادت، یار گفت هر دری بر روی دل بسته است الّا باب اشک ✍️، مرداد ۱۴۰۰ 👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛