نياز به دايره‌ای دارم دورانی
با دايره‌های گرد تو در تويی
كه هی توی هم بلولند و هم‌آغوشی كنند
و هی هر چه آه
هرچه اوه
و هی هرچه دايره كه در دايره‌ی ديگری يا بر دل دايره‌ی ديگری
گردتر بگردد و دايره‌تر شود
تنگ‌تر/ گشادتر
هی دايره‌تر شود
نياز به دايره‌ای دارم دورانی
كه گرد سوزنی سوزن‌دار و پر ولع
بگردد و بگردد و رنگ ديگری بگيرد
ميان سرم
ميان انتهای به هم نارس ابروهام
همان‌جا كه هی گرد گرد گره می‌خورد و شبيه تنه‌ی درخت می‌كندم
ميان بالای چشم‌هايم
رخوت‌ناك و چسب‌ناك
اشتياق پيوستن با سوزنی دارم
كه سوزن‌دارو پر ولع
دوران از سرم بتركاند.
#شروین_شاهوزهی‌پور
ï¼£á„‌💙Z🌺
@sherziba110