🔰
لا اکراه فی الدین
💠 مسأله اين نيست كه آدمى بر دين اجبار و اكراه ندارد؛ كه اين مسأله مطرح است كه در حوزه دين، اكراه و جبرى نيست.
💠 آدمى كه از تعقل و سنجش و از نجدَين و راهها و از دعوتها و هدايتها برخوردار است، ديگر جبرى و اكراهى برايش مطرح نيست.
💠 با وجود علم و اراده و قدرت حق و با وجود نظامها و سنتها و عليتها، با اين همه در حوزه دين اكراهى نيست.
💠 گرچه در حوزه تقدير و اندازهها و در حوزه نعمتها و موقعيتها و در ملكو ملكوت، آدمى آزاد نباشد و حتى در حوزه اختيار، مجبور به اختيار و آزادى باشد.
💠 با اين همه، در حوزه دين و تكليف و مسئوليت، آدمى با خودآگاهى و با وقوف بر خويش و با تعقل و سنجش به آزادى مىرسد و در اين حوزه اكراهى نيست.
💠 دقت تعبير و زيبايى كلام، اين گونه ادا مىشود، كه «لا إكراه فى الدين» و اين نكته پس از توجه به هيمنه و سيطره و احاطه ربوبى مطرح مىشود و تحليل مىشود، كه «قد تبين الرشد من الغى»، آدمى با جبر بر نعمت و قدر و با جبر بر اختيار و آزادى همراه تعقل و سنجش، جبرى بر جهتگيرىها ندارد، كه رشد و خسر براى آدمى مشخص گرديده است.
💠 داستان رشد و خسر و رشد و غى با داستان تكامل و نقص يكى نيست؛ كه آدمى حتى با شكوفايى و تكامل تمامى استعدادهايش در جهتگيرىها آزاد است، كه در جهت كمتر و پستتر و يا عالىتر و بيشتر حركت كند.
❛❛ عینصاد
📚 تطهير با جارى قرآن، جلد ۳ | ص ۴۴۳
░🌸ꦿ 🍃🌸 ꦿ🍃🌸 ꦿ░
https://eitaa.com/andishkhadeajtmaysiasidefai
-----------------------------