ببخشید جنابِ نور ! شما میدونید اینکه گاه و بی گاه تو سینه ی ما میکوبه و میپیچه دور روحمون و میخواد از حدقه ی چشامون بزنه بیرون اسمش چیه؟ لطافت بوسه های بارونُ داره اما از جنسِ نخ نمایِ دلتنگیِ . نمیدونم مارو اون وقتا که مدحتون پاورچین پاورچین میاد میشینه دم گوشامون،دیدی؟ دیدی چطور دوتا بال کمِ برای پروازمون؟ یا مثلا دیدی اون لحظه های به ساحل رسیدنمون رو؟ هرکی اسم محبوبشو با انگشت نقشِ ماسه ها میکنه،ما اسم تورو . یا نمیدونم دیدی بارون می باره،هی میگیم خوشا بارون نجف؟ اسمش چیه عزیزدل‌من؟ عشق؟جنون؟مستی؟ اسمش چیه که هوای همه جا جز شهر تو پسه . که حتی خوشبختی دور از تو شکلِ غم داره . .