⁉️ ناآشکارگی حقیقت 🔹ما باید قبول داشته باشیم که حقیقت آشکار نیست. یک ناآشکارگی حقیقت وجود دارد. اگر شما حقیقت را در هر حوزه و زمینه‌ و ساحت و معرفت بشری آشکار بدانی، به نظرتان می‌آید کسانی که با ما مخالفند عناد و دشمنی دارند. به عنوان مثال دو حقیقت را در نظر می‌گیریم. یک حقیقت این است که دو به اضافه دو چهار می‌شود و حقیقت دیگر این که تعداد کهکشان‌ها از صدهزارتا بیشتر است. اگر کسی حقیقت اول را انکار کرد شما می‌گویید حتماً با حق و حقیقت عناد دارد چون امر به این واضحی را انکار می‌کند اما اگر کسی حقیقت دوم را انکار کرد شما به این صراحت نمی‌گویید که عناد با حق و حقیقت دارد، فقط ممکن است بگویید خطا می‌کند چون حقیقت دوم به آشکارگی حقیقت اول نیست. 🔸این که ما هرکس را که غیرخودمان است معاند می‌دانیم دلیلش این است که نظریه‌ای پس پشت ذهنمان است که حقیقت آشکارِ آشکار است و این حقیقت نزد ماست و کسی که آن را انکار می‌کند، معاند است. 🔻شما هر‌چه‌قدر به نظریة آشکارگی حقیقت بیشتر معتقد باشید، بیشتر با بقیة انسان‌ها و دگراندیشان خصومت پیدا می‌کنید. فکر می‌کنید یک حقیقت مثل آفتابی را بعضی انکار می‌کنند و خبر ندارید که در اغلب حوزه‌های بشری حقیقت خیلی ناآشکار است و باید ذره‌ذره و با مساعی مشترک کل نژاد بشر به آن نزدیک شد. وقتی من دیگران را مخالف یک حقیقت واضح ندانم می‌توانم با او دوستی هم بکنم. یکی از دلایلی که ما با دگراندیشان و پیروان ادیان و مذاهب دیگر و حتی با لادینان و ماتریالیست‌ها نمی‌توانیم دوستی کنیم به خاطر این است که فکر می‌کنیم حقیقت‌های واضحی را دارند انکار می‌کنند ولی فی‌الواقع حقیقت واضحی در کار نیست. ▪️شما می‌دانید که از قدیم‌الایام می‌گفتند که ریاضیات آن شاخه‌ای از علم است که حقایقش از همه واضح‌تر است اما امروزه خیلی از فیلسوفان ریاضی معتقدند حتی حقایق ریاضی هم به وضوحی که ما فکر می‌کنیم نیست. معنای این، سفسطه‌اندیشی و نسبی‌گرایی نیست. معنایش این است که ما باید ذره‌ذره به حقیقت نزدیک شویم. 👇👇 @Taammolate_talabegi