❇️ الزام به حجاب و مخالفت عمومی جامعه 🖋 جلال الدین احمدی 🔸 یکی از اشکالاتی که درباره الزام حکومتی به حجاب مطرح می‌شود این است که این الزام در فضایی که اکثر جامعه به آن تمایل ندارند صحیح نیست و اثر معکوس می‌گذارد. 💠 برای بررسی این کلام از منظر تربیتی باید به نکات زیر توجه نمود: 1⃣ مردم ما اسلام و پایبندی به دستورات دینی را انتخاب کرده‌اند؛ این انتخاب از روی بصیرت و با سابقه هزار و اندی ساله است. رسوخ و استحکام باورهای دینی مردم و جوانان و نوجوانان ما از ابراز عشق و ارادتشان به اهل بیت علیهم السلام و شرکت روز افزون در مراسمات مذهبی و ... مشهود است. 2⃣ اگر امروزه گروهی از جوانان به خاطر مسائل اقتصادی و فرهنگی و جو رسانه‌ای، دچار شبهاتی شده‌اند به معنای خروج آنها از دائره‌ی دینداران نیست؛ حتی ما نمی‌توانیم و حق نداریم خود را از آنها بهتر بدانیم، بلکه لازم است با آنها صحبت شود و با روشنگری و گفتگوهای صمیمانه و برنامه‌های صحیح فرهنگی، مسائل آنها حل شود. کار اصلی این است و نباید از آن غافل بود. 3⃣ حجاب یکی از دستورات اصلی بلکه از ضروریات دین است و قاطبه جامعه اسلامی ما این دستور مسلم دین را قبول دارند هر چند در مقام عمل گاهی کمتر به آن ملتزم باشند. 4⃣ نفس انسان به صورت طبیعی به راحت‌طلبی و تنبلی و دوری از محدودیت کشش دارد، خصوصا اگر غرائزی همچون جلوه‌گری برای دیگران و دیده‌شدن توسط آنها هم به آن ضمیمه شود؛ و بالاخص اگر فضای جامعه و رسانه‌ها هم به سمت ولنگاری و بی‌قیدی دعوت کنند؛ و این در حالیست که میداند همین بی‌قیدی او را به سمت انحراف و سقوط می‌کشاند و مانع رشد و شکوفایی استعدادهای فردی و اجتماعی می‌شود. در چنین شرائطی عقل حکم می‌کند که انسان این کشش‌های نفسانی را محدود کند و موانع رشد خود را از سر راه بردارد. 5⃣ اراده‌ها و توان‌های فطری انسان همیشه به تنهایی نمی‌توانند در مقابل تمایلات نفسانی بایستند و اگر انسان بخواهد به تنهایی این موانع بزرگ و جذاب را از سر راه خود بردارد معمولا کاری از پیش نمیبرد. لذا انسان در این مسیر نیازمند کمک های بیرونی است. خانواده، دوستان، مدرسه و در رأس همه‌ی آنها . اگر من در جامعه‌ای بی‌دین و سکولار قرار داشتم نمی‌توانستم از آن توقع داشته باشم که به من در راه رسیدن به رشد و شکوفایی که ضامن سعادت دنیا و آخرتم است کمک کند. اما وقتی در محیطی زندگی می‌کنم که داعیه‌دار حکومت علوی و دینی است و با خون پاکترین جوانانش آبیاری شده و قرآن را سرلوحه عمل خود قرار داده، کمترین توقع این است که حکومت برای جوانانش، هرچه در توان دارد انجام دهد تا راحت‌تر بتوانند مسیر سعادت و خوشبختی را طی کنند؛ نه اینکه نسبت به عوامل محرکی که در محیط وجود دارند و توسط اشخاص یا رسانه‌ها و... ایجاد می‌شوند سکوت کند و یا حتی بدون منطق شعار آزادی در پوشش و یا آزادی رسانه را سر دهد. 6⃣ یادم هست در گذشته که دوستانمان برای کنکور درس می‌خواندند در شروع کار، اصلا صبر و تحمل نشستن و دوازده ساعت الی شانزده ساعت درس‌خواندن در روز را نداشتند. با یکی دو ساعت نشستن در کتابخانه حوصله‌شان سر می‌رفت و فرار می‌کردند، آنهایی که همین رویه را ادامه دادند در نهایت هم جای خوبی قبول نشدند و به اهداف و آینده ای که می‌خواستند نرسیدند. اما برخی با تلاشی که داشتند و به کمک فشارهای به ظاهر تلخ خانواده، مدتی سختی را تحمل کردند و هر چند ابتدا بدون ناراحتی و خستگی نبود اما بعد از مدتی به سختی درس‌خواندن عادت کردند و آخر سر نتیجه مد نظر خود را گرفتند و در دانشگاه خوبی قبول شدند. به همین جهت در مورد دختران عزیز هم باید گفت یکی از روش‌های تربیتی مؤثر در رفتارها و عادات لازمی که با سختی‌ همراه هستند، این است که مربی الزام‌هایی ولو به ظاهر سختگیرانه از بیرون قرار دهد و به وسیله آن متربی را نسبت به رفتار مطلوب عادت دهد. پدران و مادران ما بارها از این روش در تربیت ما استفاده کرده‌اند و ما گرچه شاید آن لحظه ناراحت بودیم اما بعدها از آنها به خاطر سختگیریهایشان تشکر کرده‌ایم. ✅ بنابراین، دستور اسلام به الزام به حجاب، نه صرفا یک تکلیف و دستور قانونی خشک بلکه مانند سایر دستوراتش، یک روش کاملا صحیح و عقلایی تربیتی است مانند همان دانش آموز کنکوری که با سختگیری پدر و مادرش در بهترین دانشگاه قبول می‌شود. البته روشن است که این روش تربیتی، هنگامی کارگر است که از نظر فکری و فرهنگی، تبیین درستی نسبت به مبانی حجاب صورت گرفته باشد و الا الزام بدون زیرساختهای فکری، اثر تربیتی ندارد. https://eitaa.com/Tanbiholomah/128 @Tanbiholomah