حال خوب 🌿من خودم به نوه‌هام می‌گفتم، بهم بگن، ننو. به نظرم صمیمی تر از مامان بزرگه. محمدعلی که می‌گفت ننو، حالم خوب می شد. سال قبل رفت حوزه علمیه زرند، یه سال درس خوند پدرش مغازه تعمیر موتورسیکلت داشت، لگنش مشکل پیدا کرد و بیکار شد محمدعلی تک فرزند بود اوضاع زندگی‌شون رو که دید با وجودی حوزه رو خیلی دوست داشت، رها کرد و اومد یزدان آباد تا بیاد توی دبیرستان همون جا ادامه تحصیل بده که کنار پدر و مادرش باشه و از دلتنگیشون کم کنه. بیشتر شب‌ها می‌اومد پیش من که تنها نباشم. 🌃یه شب نصف شب دیدم عبای دوران طلبگی‌ش رو انداخته رو شونه‌هاش وایساده. گفتم، محمدعلی چکار می کنی ننو؟ گفت، هیچی ننو، بخواب اذان صبح گفت بیدارت می کنم. خوابم نبرد. گوشم به صداش بود. حال خوبی داشت بچه‌م. 🥀شهید محمدعلی ایزدی 📝راوی: رحیمه ملازاده ____ 📌کانال ، روایتی متفاوت را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 🔗https://eitaa.com/Tanhamasirkerman