✍ صدای جیغها تمام نمیشود!
او هم دوست دارد جیغ بکشد، اما صدایی از گلویش بیرون نمیآید.
عمه را میبیند که در میانهٔ میدان به این سو و آن سو میدود.
دخترک یک لحظه بلند میشود تا خود را به عمه برساند اما...
ـــــــــــــــــــــــــ
غولپیکری عصبانی، دختر را رها میکند.
دختر به زمین میافتد.
اشک از چشمهایش سرازیر میشود....
همهٔ جای تنش درد گرفته!
▪️چقدر احساس میکند بزرگتر شده،خیلی بزرگتر از دخترکی که پیش از این بود!