(آيه ١١٢) آنها هيچ گاه روى پاى خود نمى‌ايستند، و همواره ذليل و بيچاره خواهند بود، مگر اين كه در برنامۀ خود تجديد نظر كنند و راه خدا پيش گيرند يا به ديگران متوسل شوند و موقتا از نيروى آنها استفاده كنند (ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ ما ثُقِفُوا) . طولى نكشيد كه اين وعده و بشارت آسمانى در زمان خود پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله تحقق يافت. سپس در ذيل اين جمله مى‌فرمايد: تنها در دو صورت است كه مى‌توانند اين مهر ذلت را از پيشانى خود پاك كنند، نخست «بازگشت و پيوند با خدا و ايمان به آيين راستين او» (إِلاّ بِحَبْلٍ مِنَ اللّهِ) . «و يا وابستگى به مردم و اتكاء به ديگران» (وَ حَبْلٍ مِنَ النّاسِ) . بنابراين، يا بايد در برنامۀ زندگى خود تجديد نظر كنند و به سوى خدا باز گردند و خاطرۀ خيال شيطنت و كينه‌توزى را از افكار خود بشويند، و يا از طريق وابستگى به اين و آن به زندگى نفاق آلود خود ادامه دهند. سپس قرآن به ذلّتى كه يهود بدان گرفتار آمده اشاره كرده، مى‌گويد: «و در خشم خدا مسكن گزيده‌اند، و مهر بيچارگى بر آنها زده شده» (وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ) . به اين ترتيب يهود بر اثر خلافكاريها نخست از طرف ديگران مطرود شدند و به خشم خداوند گرفتار آمدند و سپس تدريجا اين موضوع به صورت يك صفت ذاتى «احساس حقارت» در آمد. در پايان آيه دليل اين سرنوشت شوم يهوديان را بيان مى‌كند، مى‌فرمايد: اگر آنها به چنين سرنوشتى گرفتار شدند، نه به خاطر نژاد و يا خصوصيات ديگر آنهاست، بلكه به خاطر اعمالى است كه مرتكب مى‌شدند، «چرا كه آنها به آيات خدا كفر مى‌ورزيدند» (ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللّهِ) . و دوم اين كه: اصرار در كشتن رهبران الهى و پيشوايان خلق و نجات دهندگان بشر يعنى انبياى پروردگار داشتند «و پيامبران را به ناحق مى‌كشتند» (وَ يَقْتُلُونَ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ) . و سوم اين كه: آلوده به انواع گناهان مخصوصا ظلم و ستم و تعدى به حقوق ديگران و تجاوز به منافع ساير مردم بوده‌اند و اگر چنين ذليل شدند «به خاطر آن است كه گناه كردند و به حقوق ديگران تجاوز مى‌نمودند» (ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ) . و مسلما هر قوم و ملتى كه داراى چنين اعمالى باشند سرنوشتى مشابه آنها خواهند داشت. برگزیده تفسیر نمونه - 1، صفحه 320 کانال 👇 @Targomeh