تفسير: با توجه به شأن نزول بالا پيوند اين آيه و آيات بعد از آن با آياتى كه قبلا در بارۀ منافقان بود كاملا روشن است. در آغاز آيه مى‌فرمايد: «چرا در مورد منافقان دو دسته شده‌ايد و هر كدام طورى قضاوت مى‌كنيد» (فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ فِئَتَيْنِ) . سپس مى‌فرمايد: «اين عده از منافقان به خاطر اعمال زشت و ننگينى كه انجام داده‌اند خداوند توفيق و حمايت خويش را از آنها برداشته و افكارشان را به كلى واژگونه كرده، همانند كسى كه به جاى ايستادن به روى پا، با سر بايستد» (وَ اللّهُ أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا) . و در پايان آيه خطاب به افراد ساده‌دلى كه حمايت از اين دسته منافقان مى‌نمودند كرده، مى‌فرمايد: «آيا شما مى‌خواهيد كسانى را كه خدا بر اثر اعمال زشتشان از هدايت محروم ساخته هدايت كنيد در حالى كه هر كس را خداوند گمراه كند راهى براى او نخواهى يافت» (أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللّهُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلاً) . زيرا، اين يك سنت فناناپذير الهى است كه اثر اعمال هيچ كس از او جدا نمى‌شود؛ چگونه مى‌توانيد انتظار داشته باشيد افرادى كه فكرشان آلوده و قلبشان مملوّ از نفاق و عملشان حمايت از دشمنان خداست مشمول هدايت شوند؟ اين يك انتظار بى‌دليل و نابجاست! برگزیده تفسیر نمونه - 1، صفحه 432 کانال 👇 @Targomeh