ادامه داستان👇 🌿قريشيان روز سوم قبل از طلوع خورشيد از مكه خارج شدند تا ببينند آيا كاروان مى‏آيد و در پيشاپيش آن، شتر سرخ حركت مى‏كند؟ و از اين راه بدانند كه آيا محمد راست مى‏گويد يا نه؟ 🌿 آن‏ها همه آن چه را پيامبر خبر داده بود، راست يافتند. هنگام طلوع خورشيد، كاروان فرا رسيد. در پيشاپيش كاروان شتر سرخ ديدند و كاروانيان صحبت كردند، آن‏چه آن‏ها مى‏گفتند، با گفتار قبل پيامبر تطبيق مى‏كرد، در عين حال ايمان به صداقت پيامبر نياوردند و گفتند: اين پيشگويى‏ها از سحر محمد است. 🌿در بعضى از روايات، ماجراى گفتگوى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و قريش، چنين بيان شده: 🌿پيامبر وقتى كه از سفر معراج بازگشت، و آن را به مردم مكه خبر داد، قريش به عادت ديرينه خود، سخن پيامبر را تكذيب كردند و گفتند: در مكه كسانى كه بيت المقدس را ديده‏اند هستند، اگر راست مى‏گويى چگونگى ساختمان بيت المقدس را براى ما بيان كن. پيامبر تمام خصوصيات ساختمان بيت المقدس و حوادثى را كه در راه بين مكه و بيت المقدس رخ داده بود، براى آن‏ها گم شده بود، در ميان اثاثيه آن‏ها ظرفى پر از آب بود، و من از آن نوشيدم، سپس سر آن ظرف را پوشاندم، در نقطه ديگر به گروهى برخوردم كه شترشان رميده بود، و دست آن شكسته بود، قريش گفتند: از كاروان خبر ده، اكنون در كجاست؟ پيامبر فرمود: كاروان را در تنعيم (ابتداى) حرم ديدى، شتر خاكسترى رنگى در پيشاپيش آن‏ها حركت مى‏كرد كه كجاوه‏اى را بر پشت آن گذارده بودند. 🌿قريشيان كه از خبرهاى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم سخت عصبانى شده بودند، گفتند: اكنون راستى يا دروغ بودن سخن محمد آشكار مى‏گردد، ولى طولى نكشيد كه همگان دريافتند آن چه آن حضرت فرموده بود راست است و با واقعيت تطبيق مى‏كند، و چندين نشانه بيانگر صداقت پيامبر است. کانال 👇 @Targomeh