از شهردارے یڪ بنز داده بودند بهش. سوارش نمےشد. فقط یڪ بار داد ازش استفاده ڪردند؛ داد به پرورشگاه. عروسے یڪے از دخٺرا بود. گفٺ « ماشینو گل بزنین واسه ے عروس. » یادگاران، جلد سه، کتاب شهید مهدے باڪرے، ص 16 ·