🌷🌷 مبحث ۱۲۶۵ شهریور ۱۴۰۲ شمسی
🌑 روضه رضوان در عزای پدر 🌑
حضرت محمد صلیالله علیه و آله وسلّم شب پیش از بیماری شدیدش در حالی که دست علی علیهالسّلام را گرفته بود،
همراه جماعتی برای طلب آمرزش به قبرستان بقیع رفت
و برای اهل قبور درود فرستاد و برای آنان طلب استغفار طولانی کرد.
آنگاه به علی (ع) فرمود:
«جبرئیل هر سال یک مرتبه قرآن را بر من عرضه میکرد؛ ولی امسال دو مرتبه این امر صورت گرفته است و این دلیلی ندارد مگر اینکه اجل من نزدیک باشد.»
پس به علی (ع) فرمود:
«اگر من از دنیا رفتم، تو مرا غسل بده.»
در روایت دیگر آمده است که
«فرمودند: به هر کسی وعدهای دادم، باید آن را بگیرد و به هر کسی دِینی دارم، باخبرم سازد.»
پیشگیری از بدعتها:
پیامبر (ص) که گویا از حرکات زنندۀ برخی از زوجات و صحابۀ خود و تخلف برخی از یاران ناراحت شده بود، برای پیشگیری از بدعتها، فرمود:
«ای مردم، آتش فتنه شعلهور شده و فتنهها مانند پارههای شب تاریک، رو آورده و شما هیچ دستاویزی علیه من ندارید؛ زیرا من حلال نکردم مگر آنچه قرآن حلال دانسته و حرام نکردم مگر آنچه قرآن حرام داشته است.»
پیامبر (ص) پس از این هشدار به منزل "امسلمه" رفت و دو روز در آنجا ماند و گفتند:
خدایا تو شاهد باش که من حقایق را ابلاغ کردم.
🌺 وصیت پیامبر در لحظات پایانی:
پیامبر (ص) در حضور جمع، رو به حضرت علی (ع) کرد و به او وصیت کرد و به ایشان فرمود:
نزدیک بیا، سپس زره و شمشیر و خاتم و مهرش را به (ع) داد و فرمود:
«برو منزل».
پس از لحظاتی بیماری ایشان شدید شد و آنگاه که حالش بهتر شد، علی (ع) را ندید.
به زنان خود گفت:
«برادرم و صاحبم بیاید»
"امسلمه" فرمود: «علی( ع) را میطلبد، به او بگوئید بیاید».
علی (ع) آمد و مدتی با هم به طور خصوصی و در گوشی صحبت کردند.
وقتی از علی(ع) پرسیدند،
پیامبر (ص) چه فرمود ؟
در پاسخ فرمود:
به من هزار باب علم که از هر بابی هزار باب دیگر منشعب شده بود، آموخت و چیزهایی را به من سفارش کرد که انجام خواهم داد.
فاطمه (س)و لحظۀ وداع با پدر:
در لحظات آخر عمر پیامبر (ص)، فاطمه سلاماللهعلیها بسیار گریان بود.
پیامبر (ص) او را به نزدیک خود طلبید و مطالبی را به او گفت که فاطمه (س) گریهاش شدت یافت.
آنگاه مطلبی را به ایشان فرمود:
که حضرت زهرا تبسم کرد.
ایشان بر پاسخ سؤال دیگران فرمودند که لحظۀ اول پیامبر (ص) فرمودند:
«در همین درد میمیرم»
و در باب شادی و تبسماش فرمودند:
تو اولین کس از اهل بیت علیهم السّلام من هستی که به من ملحق میشود»
و این بود که من تبسم کردم.
در لحظات واپسین عمر پیامبر (ص) سرش در دامان امیرالمؤمنین (ع) قرار داشت.
😭کفن و دفن پیامبر:
هنگامه فوت پیامبر (ص)، خلیفه دوم، بنابر عللی در بیرون خانه فریاد میزد که پیامبر (ص) فوت نکرده و بسان حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السّلام پیش خدای خود رفته، در این میان یک نفر از اصحاب پیامبر (ص) این آیه را خواند:
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ ...
ﻭ ﻣﺤﻤّﺪ ﺟﺰ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍی ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻫﻢ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﮔﺎﻧﻲ [ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ] ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ، ﻧﻴﺴﺖ . ﭘﺲ ﺁﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﻭ ﺑﻤﻴﺮﺩ ﻳﺎ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﻮﺩ... (آل عمران ١٤٤)
علی (ع) جسد مطهر پیامبر (ص) را غسل داد و کفن کرد؛
چون پیامبر (ص)سفارش کرده بود که نزدیکترین کس مرا غسل خواهد داد
و این شخص جز علی کسی نیست.
سپس چهره آن حضرت را گشود در حالی که سیلاب اشک از دیدگانش جاری بود فرمود:
«پدر و مادرم فدایت ای رسول خدا، با رحلت تو رشته نبوت و وحی الهی و اخبار آسمانها قطع گردید...
اگر ما را به صبر و شکیبایی امر نمیکردید، آنقدر گریه میکردم که سرچشمه اشک را میخشکانید».
سپس در قبری که توسط "ابوعبیده جراح" و "زید بن سهل" آماده شده بود و در همان حجرهای که وفات یافته بود،
در خانه خودش به خاک سپرده شد.
إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا
ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻧﺶ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺩﺭﻭﺩ ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ﻣﻰ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪ . ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! ﺑﺮ ﺍﻭ ﺩﺭﻭﺩ ﻓﺮﺳﺘﻴﺪ ﻭ ﺁﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ، ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺍﻭ ﺑﺎﺷﻴﺪ . ( احزاب۵۶)
@Tobeh_Channel