ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ما را انیس و مونس شد نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد طرب سرای محبت کنون شود معمور که طاق ابروی یار منش مهندس شد ببوی او دل بیمار عاشقان چو صبا فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد بصدر مصطبه ام، می نشاند اکنون یار گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد لب از ترشح می پاک کن ز بهر خدا که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد کرشمه تو شرابی به عاشقان پیمود🌹 که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد خیال آب خضر بست و جام کیخسرو به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد چو زر خرید وجود است شعر من آری قبول دولتیان کیمیای این مس شد ز راه میکده یاران عنان بگردانید🌹 چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد🌹 @Tobeh_Channel