🔰ممکنه این سوال پیش بیاد که چرا مسابقات ورزشی ملی رو زنده نگاه کنیم بهتره؟
یادداشت دکتر پورباقی رو در
#نشریه #شماره_یک در این زمینه میخونیم:
🔻بیایید هویت ملی را خیلی ساده و روان تعریف کنیم. چه وقت ما نسبت به
#ایرانی بودنمان احساس تعلق می کنیم؟ چه زمانی در وجود ما احساسی شکل می گیرد که بین همه ی ما ایرانی ها مشترک است؟ چه زمانی غمی جانکاه قلب تک تک ما را تحت فشار قرار می دهد یا چه زمانی سروری در خاک قلب ما ریشه می دواند و به آرامی جوانه می زند؟ آن دردی که بین همه ی ما ایرانی ها با وجود اختلافات عقاید و سلایق مشترک است، چه زمانی و در چه شرایطی ظهور و بروز دارد؟
این شرایط و موقعیت ها همان لحظه های خاص زنده شدن و بالیدن هویت ملی است.
🔻به عقیده من المپیک و مسابقاتی از این دست، از این شرایط سرشار است. پر از موقعیت هایی برای ایجاد یک حس مشترک. غم یا شادی که به راحتی با هر کسی در این آب و خاک می توانی درباره اش ساعت ها گفت و گو کنی. اگر به گذشته نگاه کنیم، همه ی ما در بایگانی خاطراتمان لحظه های نابی از این موقعیت ها داریم و قطع یقین چندتا از خاص ترین هایش مربوط به المپیک است. آوردگاهی که منتهی آمال یک قهرمان موفقیت در آن است.
🔻همه ی ما می دانیم در روزگاری به سر می بریم که از همه سو و همه طرف هویت ملی ما را نشانه گرفته اند. هویتی که عجیب به هویت دینی و فرهنگی اساطیری ما گره خورده است. و اگر غیر این بود این همه گرگ و کفتار بی هویت برای دریدنش صف نمی کشیدند. هویتی که اگر بسط پیدا کند ما و همسایگان فرهنگی و هم زبان ما را در یک جبهه متحد می کند. همان حسی که در بزنگاه جام ملت ها ما و تاجیکستانی ها را به هم نزدیک کرد.
🔻این همه را گفتم که تاکید کنم این المپیک را بیش از همیشه باید دریابیم. برنامه بازی ها را پیگیری و به هم یادآوری کنیم و برای موفقیت ایرانمان دعا کنیم. آن وقت است که تماشا کردن ها و حرص خوردن ها و افسوس خوردن ها و خوشحالی کردن ها همه زیبا و دوست داشتنی می شود.
🔻و یادمان نرود که این احساسات ناب در تماشای زنده بازی ها تبلور بیشتری می یابد. من هنوز که هنوز است که یاد سنجاب پرنده گرایی در آن ۴ ثانیه آخر که می افتم دلم قنج می رود چرا که آن بازی را زنده دیدم و لحظه لحظه حرص خوردم. یا در همین بازی ایران در نیم نهایی شمشیر بازی تیمی چند هفته پیش این قدر عشق کردم که آخرش کاپیتان با خدای خودش بلند و راحت صحبت کرد و رو به آسمان فریاد زد: «خدایا شکرت...» آن بازی را با ناداوری از دست دادیم اما می دانم شیرینی آن سکانس تا مدت ها برایم می ماند.
🔻حالا حسابش را بکنید در یکی از این تصاویر زنده بخواهد علی رغم پروپاگاندای حاکم پرچمی از سرزمین زیتون بالا برود. یا مثل کاری که زینب نوروزی کرد و پرچم ما و
#فلسطین را با هم به اهتزاز درآورد. اینجا دیگر نمیدانیم هویت ملی ما است یا هویت دینی ما؟ این درهم تنیدگی هویت ملی و دینی، خاص الان ما ایرانی ها است و براستی که واقعا زیبا است. قدرش را بدانیم.
@Twiitaa