ماجرای رهگذر خسته و چشمه آب رو شنیدی؟
چشمه آب سرد و زلال، به رهگذر خسته اجازه داد تا خودش رو توی آب ببینه، دست و رویی بشوره، آبی بنوشه، با آب سر و وضعش رومرتب کنه تا بتونه سرحال به ادامه راهش برسه
همه اینها رو بدون اجر و مزد انجامم داد و تنها دسمزدش هم خوشحال کردن رهگذر خسته و ژولیده بود
رهگذر اما از سرخوشی زیاد متوجه لطف چشمه نشد دماغش رو توی آب فین کرد و موجب آزردگی خاطر چشمه شد
و حتی موقع رفتن خداحافظی نکرد.
✍️البته قصد جسارت به شما نیست،
اما یک واقعیت وجپد داره که خودم بارها با پوست و گوشت و استخوانم چشیدم و کشیدم
و اون واقعیت لطف اون چشمه،بدون توقع هست
#binam
#دختری
@Twiitaa