⭕️ همین داغ، بس است... 🔹 توی سربازی رُسَش را میکشیدند. به آسایشگاه که میرسید، دیگر نمیفهمید کی خوابش میبرد. آن روز قبل از این که برای نماز مغرب و عشا وضو بگیرد، از هوش رفته بود. سحر که از خواب پریده بود، فهمیده بود کار از کار گذشته و نمازش قضا شده... 🔸 صبح، با هزار افسوس توی دفترش نوشته بود: «دیشب متاسفانه بدون این که وضو بگیرم، روی تخت خوابیدم. خاک بر سرم شد و از لطفِ امام عصر، دور ماندم. حالا چرا؛ خدا می‌داند! در این جا، پاک ماندن مشکل است و خیلی چیزها قاطی می‌شود... همین داغ برای یک نفر که خودش را نوکرِ حضرت می‌داند بس است.» 📢 شهید حسن باقری 📚 کتاب چشم جبهه‌ها ◾️ لینک عضویت درکانال«ولایت فقیه و ظهور» 🆔👇👇👇 💕┏━━━↬↫━━━ @Velayatfaaqih ┗━━━↬↫━━━