🎞 رفیق‌شهید : هوا خیلی سرد بود... ماهممون تو چادارا ۷یا۸نفری میخوابیدیم واقعا وحشتناک بودسرمای اون شبا ... ساعت سه شب بود پاشدم رفتم بیرون، دیدم یکی کنار ماشین باهمون پتو داره نماز شب میخونه!! این چیزا رو ما تو واقعیت ندیدیم، توفیلمادیدیم! اما من درمورد دیدم .. یه جوون عاشق .. داشت تواون سرما باخداش حرف میزد... 🌹شهیدبابک نوری🌹 ‎‎‌‌🌹@Witness_313 سنگر شهادت🌹