تکرار عجیب تجارب شکست خورده! برای آنها که واقعا دغدغه انقلاب را دارند. کلاکت اول: زمستان سرد ۱۳۷۸ هجری شمسی بود. چند ماهی بود که از حوادث تلخ کوی دانشگاه میگذشت. همان حوادث و اغتشاشاتی که حسن روحانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، نقش موثری در مهار آن ها داشت. سرانجام با راهپیمایی ۲۳تیر۷۸ مردم تهران و سخنرانی آتشین حسن روحانی خاتمه یافت. زمستان آن سال فرامیرسد. کوران انتخابات مجلس ششم. فضا برای کسانی که دل در گرو انقلاب دارند ، همچنان نگران کننده است. جریان غربگرا (که برخی از آنها جزء حامیان یا بانیان اغتشاشات کوی دانشگاه و مظلوم نمایی های پس از آن بودند) با لیست ائتلافی و مبانی و اهداف مشخص وارد گود انتخابات مجلس ششم میشوند. در لیست آنها افرادی از سازمان مجاهدین انقلاب، جبهه مشارکت و... دیده میشدند. از جمله بهزاد نبوی، فاطمه حقیقت جو، محمدرضا خاتمی، محسن آرمین، محسن میردامادی، مهدی کروبی و... در چنان بحبوحه ای (چندصباحی پس از حوادث کوی، جولان غربگراها در ارکان مختلف کشور و موسم انتخابات مجلس) در بدنه انقلابی کشور اینطور مطرح شد که باتوجه به فضای ملتهب کشور، باتوجه به دولت غربگرایی که بر سر کار هست، با توجه به برخی افراد ساختارشکنی که محتمل است وارد مجلس شوند و خلاصه باتوجه به مقطع حساس کنونی میبایست همگی به یک لیست مشترک انقلابی رای بدهیم. بسیارخوب! تا اینجا حرف کاملا منطقی و پذیرفته شده بود. اما در ادامه چه رخ داد؟! برای بستن یک لیست مشترک انقلابی به جای اینکه شاخصه های انقلابی در حوزه اقتصاد، فرهنگ، سیاست و... در نظر گرفته شود صرفا بر اساس ملاحظات، رودربایستی ها و سهمیه ها لیست بسته شد و ترکیبی متناقض از افراد تحت عنوان "جبهه پیروان امام و رهبری" شکل گرفت که به جرأت میتوان گفت آن لیست خودش به تنهایی برای هجو انقلاب کافی بود! افرادی نظیر هاشمی رفسنجانی ، حسن روحانی، یحیی آل اسحاق، محمدرضا باهنر، داود دانش جعفری، محمود احمدی نژاد، موحدی کرمانی، محسن رضایی، غلامحسین الهام، احمد توکلی، جواد لاریجانی، محمدرضا سرشار، فاطمه رهبر و... ؛ همگی در یک لیست به مردمی که دغدغه های انقلابی داشتند معرفی شدند! آنچه رخ داد این بود که: اولا_ عده ای از لیبرال ها ، سرمایه سالاران و تکنوکراتها که (با تفکرات تکنوکرات خود تیشه به ریشه انقلاب زده بوند و ازجمله عوامل نارضایتی مردم بودند) ذیل عنوان انقلابی به مردم معرفی شدند! و خلاصه اینکه عنوان "انقلاب" هزینه آنها شد! در ثانی_ "انتقاد درست مردم" نسبت به عملکرد آن دسته از افراد، به سمت "اصل انقلاب" سمت و سو پیدا کرد! و در ادامه_ بخش قابل توجهی از مردم که خسته از عملکرد و مفاسد انقلابی نماهای تکنوکرات (در دهه هفتاد) بودند، ناامید از لیست انقلابی ها، در مجلس ششم یا اصلا رای ندادند یا به ائتلاف غربگراها پناه بردند! 💚@yazeynb💚 اسفندماه۷۸ انتخابات برگزار شد و ائتلاف غربگراها با قاطعیت کامل مجلس را قبضه نمود! در این سو هم آقایان مصلحت اندیش و سهمیه ای ماندند با مجلسی که مفت مفت از دست "دلبستگان واقعی انقلاب" درآوردند! البته یک نکته ثتاریخی هم این است که "آن زمان رسانه ها مثل امروز نبودند. سنگ محک های کاربردی نظیر اعتقاد به شفافیت، امضاء کردن فرم شفافیت و... هم وجود نداشت... 💚@yazeynb💚 باهمه این احوال مهمترین عامل شکست در مجلس ششم را باید در نگاه سهمیه ای، قدرت طلبی، مصلحت اندیشی های بی موقع، و بستن آن لیست متناقض و مضحک جستجو نمود. لیستی که خودش "نقض غرض" بود! کلاکت دوّم: سال ها گذشت اسفندماه۱۳۹۴ ، انتخابات مجلس دهم و باز هم تکرار همان شیوه های اشتباه و رفتارهای عجیب و غریب!!! کلاکت سوّم: اکنون ، اسفندماه۱۳۹۸ ... ... ... حسین استادی 💚@yazeynb💚