کاری به گذشته خیلی دور ندارم، اما پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ در امریکا و اقدامات ضدایرانی او، در تهران تلاشها برای نزدیک شدن به چین ادامه پیدا کرد. اما مساله این بود که دولت چین چندان به دولت ایران اعتماد نداشت و مسائلی را که نمیشود گفت، مطرح میکرد. به همین دلیل برخی از افراد تاثیرگذار در کشور وارد گود شدند تا راهکاری پیدا کنند.
به همین دلیل، علی اکبر ولایتی طرحی را برای دیدار با رئیسجمهور چین مطرح میکند تا زمینه برای ترمیم روابط با پکن و ایجاد راهکارهایی برای دور زدن و کاستن از فشار تحریمها فراهم شود.در این مسیر، دکتر ولایتی از یکی از اساتید مطرح دانشگاه تهران که ارتباطات خوبی در چین داشت، میخواهد که شرایط را برای سفر وی به چین و دیدار با رئیسجمهور این کشور فراهم کند.این استاد دانشگاه هم ضمن سفرهای متعدد به چین، از ارتباطات خود برای برگزاری این دیدار استفاده میکند. برخی از شخصیتهای تاثیرگذار چین هم به ایران و دیدار دکتر ولایتی میآیند اما نهایتا به دلیل برخی مسائل فنی، امکان دیدار ولایتی با رئیسجمهور چین فراهم نمیشود.
مدتی بعد و به پیشنهاد همان استاد دانشگاه و با هماهنگی برخی از مسئولان دفتر رهبری، آقای علی لاریجانی به عنوان نماینده ایران برای ملاقات با رئیسجمهور چین انتخاب میشود که این مساله با نظر مثبت پکن روبرو میشود. در سفری که آقای لاریجانی به چین دارند، رئیسجمهور چین به گرمی از تیم ایرانی استقبال میکند و میگوید که از دیدار یکی از دوستان قدیمی ملت چین خوشحال است؛ تا جایی که این دیدار، دو برابر زمان پیشبینی شده، طول میکشد. نهایتا این مسیر با وجود انگیزهی پایین برخی دولتیها، به سرانجام میرسد و مسیر برای تهیهی سند تفاهم ۲۵ ساله با چین آماده میشود.
برای آنکه بهتر اصل ماجرا را بدانید، در این سفر به همراه رئیس وقت مجلس یک تیم بزرگ از مقامات دولتی هم راهی پکن شدند. در دیدارهایی که صورت گرفته بود، چینیها وعدههای بسیار خوبی دادند تا جایی که برخی از وزرا که از آوردن نامشان معذورم، به قولی با گوششان فندق میشکستند... در مورد اصل دیدار هم باید بگویم که این دیدار برای ۴۵ دقیقه در نظر گرفته شده بود، اما نزدیک به ۱۰۰ دقیقه زمان برد و علاوه بر اصل سند، برخی مسائل جانبی را هم در بر گرفت...
برای آن دسته از علاقمندان باید بگویم که یکی از ملموسترین نتایج این دیدار، سفر رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح به چین بود، سفری بسیار مهم با دستاوردهای بسیار مهمتر. سرلشکر محمد باقری با تیمی از بهترین زبدهترین کارشناسان و متخصصان نیروهای مسلح با مقامات بلندپایه سیاسی و نظامی چینی دیدار کرد و کارشناسان ایرانی آن بخشخ از نیازهای دفاعی و تکنولوژیک را که میخواستند و باید تهیه میشد از نزدیک تست کردند... این تستها همین الان که این مطلب را مینویسم هم ادامه دارد و نتایج بسیار خوبی داشته است. تا جایی که برخی از کشورهای خارجی شریک چین، از حضور این تعداد کارشناس نظامی ایرانی به صورت همزمان در چین شگفتزده شدهاند....
همه مفاود و موارد این سند در مجلس تهیه و نهایی شد، وزرا و نمایندگان دولت هم به ساختمان بهارستان برای ارائه طرحها و نظرات خود رفت و آمد میکردند، نشستها و جلسات هفتگی منظم در سطوح مخنتلف برای تنظیم نهایی این سند تشکیل میشود و تیمهای کارشناسی مختلفی با حضور صاحبنظران در مورد آن نظر میدادند. وزارت امور خارجه در تهیه این سند، فقط یک نهاد مشارکتکننده بود و هیچ نقش بالادستی نداشت، کما اینکه دولت هم چنین جایگاهی نداشت.
خلاصه هدف از نوشتن این چند خط این بود که بیائید تاریخ را به صورت صحیح روایت کنیم، صرف اینکه یکی ادعایی کند و حرفی بزند که خرج مسائل دیگر کند... در سفر وزیر امور خارجه چین که برخی از رسانههای چینی هم وانگ ایی را همراهی میکردند، اتفاقاتی افتاد که نشان میداد چه افرادی باگذشت هستند و چه کسانی نیستند، اگر افراد میخواهند همچنان به قلب واقعیت ادامه دهند و مسائل را وارونه به آگاهی ملت برسانند، ما وظیفه خود را انجام میدهیم. متاسفانه نام بردن از افراد شائبههای جدی ایجاد میکند، چه اینکه در آستانه انتخابات هم هستیم...
یاعلی