✅‌آیت الله وحید خراسانی: 🔻این قضیه را خود مرحوم حاج میرزا احمد کفائی، پسر مرحوم آخوند، برای خود من گفته _فرزند مرحوم آخوند مجسمه‌ای از تقوا بود 🔹گفت: 🔻مادر من مریض شد؛ هر کار کردیم معالجه نشد؛ باخبر شدیم یک سیدی است که علم رمل دارد و از هر چیزی خبر می‌دهد. 🔹گفت: 🔻من و برادرم، به سراغ این سیّد بر آمدیم؛ یک روز در ایوان حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام بودیم، یک سید با لباس مندرس از پله ایوان بالا آمد؛ 🔹شخصی به ما گفت: آن سیّد این است! 🔻من و برادرم جلو رفتیم، به او گفتیم که شما همان سید هستید؟ معلوم شد این شخص، همان سیّد است! 🔹گفت: 🔻من نیّتی کردم و اصلاً چیزی اظهار نکردم؛آن سید تسبیحش را در آورده و دانه های تسبیح انداخته و بی‌معطّلی گفت: "این نیت تو مربوط به یک زنی است؛ هر چه هم معالجه کردید، اثر نکرده و سه روز دیگر هم می‌میرد." 🔻برادرم که کنار من ایستاده بود، فهمید من چه نیت کرده‌ام و نیّتم مربوط به مادر بود. 🔹برادرم هم گفت: من نیتی دارم. 🔻سید تسبیحش را گرفت و شمرد، یک مرتبه رنگش تغییر کرد!! 🔹گفت: 🔻"این نیت تو راجع به کسی بود که الآن در مکه بود، الآن در شام است، الآن در کوفه است، دو یا سه تا «الآن...» گفت و بعد گفت: این نیت تو در مورد کسی است که دو عالَم دورش می‌گردد." 🔹سپس گفت: "نیتت مربوط به امام زمان علیه السلام است." ما متحیّر شدیم!!! 🔻امام زمان علیه‌السلام این است و البته این چیزی نیست؛ او فوق این چیزهاست. «بیمنه رزق الوری، بوجوده ثبتت الارض والسماء» همهٔ عالم وجود، دائر مدارِ وجود اوست و همه طفیلی او هستند!_ 🔻بعد اصرار کردیم که این علم را به ما یاد...