📗 مقدمه کتاب حُسن یوسف
📝 به قلم استاد سیدمهدی حسینی رکنآبادی
همه کسانی که با شعر مذهبی ـ ولایی انس و قرابت ذهنی دارند میدانند که شاخهای از این نوع هنر قدسی، شعری است مناسب اجرا در هیأت که با تسامح «شعر هیأت» نام گرفته است؛ شعری که زبان ساده و عمومفهم و موسیقی دلپذیر و متنوع، از مهمترین ویژگیهای آن است.
شاعری را میتوان «هیأتیسُرا» نامید که در کنار شناخت اصول شعر و توانایی کاربرد دقیق و عمیق آن، بر ظرایف زبان و موسیقی نهفته در کلام عموم مردم تسلط داشته باشد و بتواند آن را در قالبهای مختلفِ اجرا، از جمله: غزلِ کاربردی، غزلِ موردی، مثنوی، و انواع نوحه (نوحه سنتی، زمینه، واحد، شور و سرود پایانی) بهکار گیرد. بنابراین، نمیتوان تصور کرد شاعری بدون حضور مستمر در هیأت و نیز انجمنهای ادبی ـ با هدف نقد و محک زدن اشعارش ـ بتواند به این مهم، یعنی ارائۀ شعرِ مناسبِ اجرا در هیأت دست یابد.
یوسف رحیمی را سالهاست میشناسم، از زمانی که در جلسه انجمن شعر ولایی «مشکات» حضور یافت. انجمنی که از سال ۱۳۶۹ با هدف تقویت مبانی شعر نوجوانان و جوانان راهاندازی شد و از سال ۱۳۸۰ به بعد با حضور شاعران اهل هیأت، از جمله: سیدمحمدجواد شرافت، سیدمحمد بابامیری، حسن بیاتانی و... رونق خاصی یافت.
یوسف رحیمی را اهالیِ هیأت، بیشتر با نوحههایش میشناسند اما او در این سالها با تلاش زایدالوصفی که داشته، توانسته است از این «حصارِ هویتی» خارج شود و به عنوان شاعری هیأتیسُرا ـ که به «طرازِ شعر هیأت» دست یافته، اصول آن را میشناسد و رعایت میکند ـ شناخته شود.
...