یه سربند داده بود؛ گفت: شهید که شدم ببندیدش به سینه ام... پیکرش که اومد سر نداشت... سربند رو بستیم به سینه اش روی سربند نوشته بود: انا_زائر_الحسین شهید_محسن‌_حججی.. شهدا زنده اند... نظری کن به دلم حال دلم خوب شود حال و احوال رفیقت به خدا جالب نیست